خوشا به حالت ای روستایی چه خوب و خرم چه باصفایی
هروقت این شعر را از کتاب های دوران دبستان به یاد می آورم حس غریبی در من ایجاد می شود من روستایی که خیلی از نعمت ها در کنارم هست ولی آن ها را خوب درک نمی کنم در این مقاله می خواهیم بعضی از تفاوت های جامعه روستایی و شهری را با هم مقایسه کنیم تا بتوانیم از انجه در اطرافمان به عنوان نعمت وجود دارد خوب و موثر استفاده کنیم .
زندگی زیباست چشمی باز کن گردشی در کوچه باغ راز کن
اولین خوبی روستا آرامش است ، ارامشی که شاید خیلی ها دنبال آن هستند ولی بدست آوردنش به راحتی نیست روستا با آن معماری منحصر به فرد خود و کوچه های زیبای خود آرامش بصری و ذهنی را به وجود می آورد کهمی بینیم در سال های اخیر باعث پدیده ای به نام مهاجرت معکوس شده است یعنی افراد از شهرهای شلوغ خودشان را به روستای عمدتا زادگاه خود برمی گردنند تا چندی آرامش و دلخوشی پیدا کنند.
به قول سهراب :
مرد بقال از من پرسید : چند من خربزه می خواهی ؟
من از او پرسیدم : دل خوش سیری چند ؟
دومین خوبی روستا را می توان ارتباط اجتماعی نزدیک دانست ، در یک جامعه روستایی بیشتر مردم هم دیگر را می شناسند از وضع و احوال هم با خبرند کنترل اجتماعی در آن بسیار بالاست ، امنیت پایدار است و کسی نمی تواند به راحتی به اموال دیگران دست بزند
اگر کسی ناخوش احوال شود ، یا عروسی و مراسم جشنی باشد یا مراسم سوگواری کارها به صورت دسته جمعی انجام می شو ازدواج ها درون گروهی است و مردم از هم با خبر اند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضو ها را نماند قرار
را می توان به عینه دید
این مطلب ادامه دارد
