روستای مرادآباد اراک

روستای مرادآباد از روستای بخش مرکزی شهرستان اراک می باشد.

کانال تلگرام روستای مراد آباد

نویسندگان
زوایاى بى‏انتهایى دارد که تنها اندکى ازآنها شناخته شده و زوایاى ناشناخته‏اش بسى بیش از شناخته شده‏است. بى‏گمان با گسترش دانش بشرى در حوزه علوم انسانى، امید کشف‏آنها دور از انتظار نیست، از جمله زوایاى این واقعه عظیم تامل‏از منظر روانشناسى و تربیت است. نگارنده معتقد است هدف سیره وسنت ائمه اطهار علیهم السلام قبل از هر چیز، هدایت و تربیت است،زیرا آنان بزرگترین مربیان بشریت‏اند و باید تفسیر تربیتى ازحوادث زندگى آنان ارائه شود.

ذکر این نکته مفید است که، گوناگونى شرایط زمانى ائمه اطهارعلیهم السلام باعث گشته تا آنان با وجود آرمان مشترک، در عرصه‏دعوت و تربیت‏شیوه‏هاى گوناگون داشته باشند. در میان امامان‏شیعه، امام حسین(ع)شرایط ویژه خود را داشت. بنابراین ضمن آنکه‏همه زندگى و سیره حضرت سرمشقى کامل، از حیات طیبه، براى‏پیروانش است‏سیره تربیتى آن حضرت در حادثه کربلا هم براى‏کسانى‏که زندگیشان به شرایط زمانى آن حضرت شباهت‏بیشترى دارد ومى‏خواهند حسینى باشند، اهمیت‏بیشترى دارد.

 

توجه به نیازهاى فرزندان

موجودات عالم براى ادامه حیات نیازهایى دارند که بدون برآوردن آنها ادامه حیات نا ممکن و یا همراه با سختى است این‏احتیاج در غیر انسان به نیازهاى مادى و جسمانى محدود است؛ امادر انسان نیاز امور مادى، روانى و معنوى فراوانى را شامل مى‏شودکه تنها در سایه رفع نیاز از همه امور به رشد کامل جسمانى وروانى مى‏رسد. توجه به نیازهاى گوناگون از نکات مهم تربیتى است،نیازهایى که در قالبهاى زیستى، عاطفى، روانى و معنوى جلوه‏گرمى‏شود. در واقعه کربلا نیز با وجود همه مسایل و شیوه‏اى که امام‏حسین(ع)در پیش روى خود داشته، از توجه به نیازهاى مادى و معنوى‏فرزندان و همراهان خود غافل نماند.

 

الف: نیازهاى مادى

نیازهاى مادى احتیاج اولیه هر انسان است. و بدون تامین آن،قادر به ادامه حیات نیست. نیاز به رفع تشنگى از این جمله است‏که در کربلا به خاطر وضعیت ویژه‏اى که دشمن براى کاروان کربلا به‏وجود آورد، به نیازهاى حیاتى تبدیل شد و ایشان را به تلاش، براى‏رفع آن از راههاى ممکن، واداشت؛ از اینرو، آنگاه که حضرت‏عباس(ع)از برادر اجازه مبارزه با دشمن طلبید، حضرت از او خواست‏براى کودکان آب فراهم نماید و فرمود:

«فاطلب لهولاء الاطفال قلیلا من الماء» پس کمى آب براى این‏کودکان فراهم کن...

این توجه حضرت آنگاه به اوج مى‏رسد که فرزند شیرخواره‏اش را بربالاى دست مى‏گیرد و از دشمن برایش آب مى‏خواهد. در مقتل ابى مخنف‏آمده است:

امام حسین(ع)به سوى ام کلثوم آمد و فرمود: خواهر! تو را درباره‏فرزند شیرخواره‏ام به نیکى سفارش مى‏کنم، او شیر خواره است وشش ماه بیشتر عمر ندارد. ام کلثوم‏به برادر جواب داد: سه روز است این طفل آب ننوشیده است.

برایش آبى طلب فرما، حضرت طفل را گرفت و در مقابل دشمن ایستادو آنگاه فرمود: «اى قوم شما برادر و فرزندانم را به شهادت‏رساندید و جز این طفل باقى نمانده و او از تشنگى دهان را بازمى‏کند و مى‏بندد، به او جرعه آبى‏دهید...»

 

ب: نیازهاى عاطفى و روانى

گرچه در طبقه‏بندى نیازها در روانشناسى، نیازهاى زیستى جزءنخستین نیازها به حساب مى‏آید، اما نقش نیازهاى عاطفى و روانى‏نیز با اهمیت و تعیین کننده است. زیرا هر چند نیاز جسمى محسوس‏و آشکار است و فقدانش جسم را متاثر مى‏گرداند، اما نیازهاى‏روحى و روانى نا محسوس‏اند و عدم پاسخگویى به آنها روان آدمى راآزرده مى‏سازد. کودکان و نوجوانان به خاطر موقعیت‏سنى آسیب‏پذیرى در برابر مشکلات نیاز دو چندان به بر آوردن نیازهاى عاطفى‏و روانى دارند، این نیازها، بخصوص در شرایط ویژه، از دست دادن‏والدین، هنگام بیمارى و... چنان شدت مى‏یابد که بى‏توجهى به آنهاحیات روانى و عاطفى کودک را به مخاطره مى‏اندازد.

این شرایط ویژه به کامل‏ترین شکل در کربلا براى فرزندان امام‏حسین(ع)جلوه نمود. فرزندان و همراهان آن حضرت در میدان مبارزه،در سخت‏ترین حالات، امام(ع)را صدا مى‏زدند و در واپسین لحظات، اوج‏نیاز عاطفى خویش را به نمایش مى‏گذارند. در کربلا بیمارى چون‏على‏بن الحسین(ع)حضور دارد که تقدیر الهى بر بقاء وجودش تعلق‏گرفت. و از دست دادن پدر و امام خویش را تجربه نمود. این وضعیت‏خاص قطعا توجه ویژه‏اى را مى‏طلبید و اینجا است که آن حضرت به‏گونه‏هاى مناسب به نیاز فرزندان پاسخ مى‏دهد و نسبت‏به فرزندانى‏که به میدان مبارزه آمده‏اند به گونه‏اى، به یگانه فرزندش زین‏العابدین(ع)به گونه‏اى دیگر. و در مورد یتیمان و داغدیدگان پس‏از شهادت خویش به شکلى دیگر سفارش مى‏فرماید.

 

رفتار حضرت با فرزندان و نو جوانان در میدان جنگ

آنچه از مقاتل بر مى‏آید این است که حضرت نسبت‏به فرزندان وبرادرزادگانش که به میدان مبارزه مى‏رفتند، رفتارهاى گوناگونى‏داشت. نخست در هنگام رفتن به میدان با در آغوش گرفتن آنان واظهار علاقه و محبت صحنه‏هاى زیبایى از عاطفه و محبت را به نمایش‏مى‏گذاشت. درمورد «قاسم بن الحسن‏» آمده است: «قاسم در حالى‏که نوجوانى غیر بالغ بود، سوى خیمه‏هاى طرف میدان خارج شد. وقتى‏امام حسین(ع)نگاهش به قاسم افتاد، او را به آغوش کشید. آن دودست‏به گردن هم آویختند و چنان گریستند که بیهوش شدند

در مرحله بعد، وقتى آنان در میدان مبارزه، در مقابل شرایطنابرابر، گرماى شدید و تشنگى قرار گرفتند، آن حضرت آنان را به‏صبر دعوت کرد و به آنان دلدارى داد و اظهار همدردى نمود درمورد «احمد بن حسن‏» نوشته‏اند: «بعد از آنکه در میدان جنگ‏شرایط مبارزه توان را از او گرفت، نزد عمویش حسین(ع)آمد وپرسید: عمو(جان)آیا جرعه آبى هست تا جگر خود را با آن خنک کنم‏و براى مبارزه با دشمنان خدا و رسولش توان بیشترى پیدا کنم؟

امام(ع)فرمود: «یابنى اصبر قلیلا حتى تلقى جدک رسول الله(ص)،فیسقیک شربه من الماء لاتظماء بعدها ابدا»فرزندم! کمى صبر کن تا جدت رسول خدا را ملاقات کنى، او چنان‏شربت آبى به تو بنوشاند که هرگز تشنه نشوى.

در مورد «على اکبر» نیز آمده است؛ بعد از مبارزه‏اى بى‏امان‏و کشتن تعدادى از دشمنان در حالى که جراحات زیاد بر بدن داشت،عطش بر او بسیار ناگوار آمد. پس نزد پدر آمد و عرض کرد: «یاابه العطش قد قتلنى و ثقل الحدید قد اجهدنى فهل الى شربه من‏ماء و سبیل اتقوى بها على الاعداء؟ فبکى الحسین(ع)و قال یا بنى‏یغز على محمد و على و على ابیک ان دعوهم فلا یجیبونک و تستغیث‏بهم فلا یغیثونک...»

اى پدر، عطش مرا از پاى در آورد و سنگینى اسلحه مرا ناتوان‏کرد، آیا شربت آبى هست تا با نوشیدن آن، توان بیشتر، با دشمنان‏مبارزه کنم؟

امام فرمود: فرزندم بر محمد و على‏و پدرت سخت است که آنان رابخوانى و به تو پاسخ ندهند و به یارى بخواهى و آنان فریاد رس‏تو نباشند... .

در مرحله سوم، آنگاه که بعد از مبارزه بى‏امان فرزندان توسطدشمن مجروح گشته و بر زمین افتادند، حضرت به رعت‏خود را بربالینشان رسانید و آنها را در آغوش گرفت. در آن لحظات حساس که‏فرزندان نیاز بیشترى به تسلى خاطر داشتند، با آنان ابرازهمدردى نمود... . آنگاه که «قاسم بن الحسن‏» بر زمین افتاد وعموى خود را صدا زد، امام حسین(ع) چون باز شکارى خود را بربالین فرزند برادر رساند و مانند شیر خشمگین بر دشمن حمله‏نمود. وقتى گردو غبار فرو نشست، دیدند امام(ع) بر بالین قاسم‏نشسه و به قاسم(ع)که در حال جان دادن بود، فرمود: عز والله على‏عمک ان تدعوه فلا یجیبک او یجیبک فلا یعنک او یعنک فلا یغنى عنک‏بعدا لقوم قتلوک‏»

به خدا سوگند، بر عموى تو سخت است که او را بخوانى پاسخ‏ندهد، یا اجابت نماید ولى نتواند کمک کند یا کمک کند اما به توسودى نبخشد.(از رحمت)خداوند دور باد قومى که تو را کشت.

 

رفتار حضرت نسبت‏به فرزند بیمارش زین العابدین(ع)

خواست الهى بر این تعلق گرفت که على بن الحسین حجت او بعد ازامام حسین(ع)، بیمار باشد تا جهاد بر او واجب نشود و همچنان‏زمین از حجت اللهى خالى نگردد و این وضعیت جلوه دیگرى از تربیت‏حسینى را مى‏طلبید. در حالى‏که شدت مبارزه و مصبیتهاى پیاپى کربلاانسان معمولى را چنان به خود مشغول مى‏کند که همه چیز را فراموش‏مى‏کند، مربى بزرگ کربلا از مسئولیت‏بزرگ تربیت غافل نماند و چون‏فرزند خود را نیازمند توجه و مراقبت دید، بر بالینش آمد وگفتگویى صمیمانه به پرسشهاى او در در مورد حوادث کربلا پاسخ‏داد. در منابع تاریخى مى‏خوانیم:

«... حضرت به سوى خیمه فرزندش زین العابدین آمد و در حالى‏که فرزندش بر فرشى از پوستین استراحت مى‏نمود و زینب(س)از اوپرستارى مى‏کرد، فرزندش را عیادت نمود، وقتى زین‏العابدین(ع)نگاهش به پدر افتاد، خواست از بستر بر خیزد. اما ازشدت بیمارى قادر به برخاستن نبود. از عمه‏اش زینب(س)خواست که اورا کمک کند، زینب خود را تکیه گاه او قرار داد.

امام حسین(ع)از وضعیت‏بیمارى فرزندش سئوال کرد و زین‏العابدین(ع)حمد و سپاس خداوند رابه جا آورد و از پدر پرسید دراین روز با این قوم منافق چگونه رفتارى کردى؟

پدر فرمود: «فرزندم شیطان بر آنان مستولى گشت و آنان را ازیاد خدا غافل کرد...»

 

رفتار حضرت نسبت‏به خانواده و فرزندان در لحظه وداع

امام(ع)در واپسین لحظه‏هاى زندگى خویش شرایط ناگوارى خانواده‏و فرزندان غصه یتیمى و از دست دادن نزدیکترین عزیزان از یک‏طرف، طى مسیر کربلا تا شام و از شام به مدینه، همراهى دشمنان‏سنگدل، از طرف دیگر را مجسم کرد. در چنین شرایطى امام(ع)شیوه‏دعوت به صبر و برد بارى و توجه دادن به نصرت الهى را برگزید تابا دم حسینى خود روح خسته آنان را توان دوباره ببخشد و عزمشان‏براى دست‏یابى به همه اهداف، تقویت نمایند. در مقاتل آمده است:

«هنگامى که امام(ع)همه یارانش را دید که شهید شده‏اند، براى‏وداع به خیمه‏ها آمد و ندا داد: «اى سکینه، اى فاطمه، اى زینب،اى ام‏کلثوم، درود و سلام من بر شما باد» سکینه صدا زد: اى پدرآیا تن به مرگ داده‏اى؟

فرمود: کسى که یاور ندارد، چگونه تن به مرگ ندهد.

طبق نقل دیگر فرمود: «اى نور چشم من کسى که یاورى ندارد،چگونه تسلیم مرگ نشود،(فرزندم)رحمت و نصرت خداوند در دنیا وآخرت به همراه شما است، پس بر قضاء الهى، صبر پیشه کن و زبان‏به شکوه مگشاى، زیرا دنیا از بین رفتنى و آخرت ماندگار است

طبق نقل سوم آن حضرت به فرزندان و خواهران چنین توصیه نمود: «خودتان را براى گرفتارى آماده کنید و بدانید خداوند نگهدار ویاور شما است و شما را از شر دشمنان نجات مى‏بخشد و عاقبت‏امرتان را به خیر خواهد کرد، دشمنانتان را با انواع بلاها عذاب‏خواهد نمود و به شما، در برابر این گرفتارى، انواع نعمت وکرامت عطاء خواهد کرد. پس زبان به شکوه مگشایید و سخنى مگوییدکه از منزلت و ارزش شما بکاهد

 

سفارش به فرزندان یتیم و بازماندگان

بى شک از تلخترین لحظات براى فرزندان خرد سال، لحظه‏ى از دست‏دادن والدین است. چنین وضعیتى بر فرزندان بسیار ناگوار و طاقت‏فرسا مى‏نماید. در چنین شریطى آنان نیازمند توجه و عاطفه‏اند،نیازمند محبت و تسلى خاطراند.

فرزندان و بازماندگان کاروان کربلا هم نظاره گر دل خراشترین‏صحنه‏ها بوده‏اند. لذا به توجهى عمیق نیاز داشتند. از این روامام حسین(ع)با همه گرفتاریهایى که داشت، وضعیت روحى و روانى‏فرزندان را پس از شهادت خود پیش بینى کرد و در واپسین لحظات،تنها فرزند بازمانده از خود زین العابدین(ع)را به توجه ومراقبت و درک وضعیت روحى آنها سفارش کرد و آنچنان شرایط روانى‏و روحى آنها را ترسیم کرد و مشاوره‏هاى لازم تربیتى را به ایشان‏ارائه نمود که شخصى آشنا به مسائل روانشناسى و تربیتى را به‏شگفتى وا مى‏دارد. امام(ع)فرمود: «... یا ولدى انت اطیب ذریتى‏و افضل عترتى و نت‏خلیفتى على هولاء العیال و الاطفال فانهم‏غرباء مخذولون قد شملتهم الذله و الیتم و شماته الاعداء و نوائب‏الزمان، سکتهم اذا صرخوا و آنسهم اذا استوحشوا و سل خواطرهم‏بلین السلام فانهم مابقى من رجالهم من یستاءنسون به غیرک و لااحد عندهم یشکون الیه حزنهم سواک دعهم یشموک و تشمهم، و یبکواعلیک و تبکى علیهم

فرزندم تو پاکیزه ترین ذریه و با فضیلت‏ترین خاندان من هستى،بعد از من تو سر پرست کودکان و اهل بیت هستى، آنان غریب هستند.

خوارى و یتیمى و شماتت دشمنان و مصیبتهاى زمان آنها را در برگرفته است. هرگاه ناله و گریه شان بلند شد، آرامشان گردان، درهنگام ترس همراهشان باش، با سخنان نرم تسلى خاطرشان بده. ازمردان آنها، جز تو کسى که مایه انس و آرامششان باشد، زنده‏نمانده است و جز تو کسى را که شنواى شکوه‏ها و درد دلهایشان‏باشد، ندارند....»

 

پاسخگویى به پرسشهاى فرزندان

فرزندان وقتى دوران نوزادى و کودکى را پشت‏سر مى‏گذارند، براثر ارتباط بیشتر با اشیاء پیرامون و برخورد با موقعیتهاى‏جدید، سئوالاتى در ذهنشان به وجود مى‏آید در مقطعى از سن، چنان‏والدین را «سئوال باران‏» مى‏کنند که آنها را به ستوه مى‏آورند.

کودکان هرچه رشد عقلانى بیشترى مى‏یابند، سئوالات جدى‏ترى خواهندداشت، بویژه در دوره نوجوانى و آغاز جوانى، شرایط جدید، تغییرو تحولات، تصمیمات بزرگ در زندگى والدین سئوالات بیشترى را درذهن آنان ایجاد مى‏کند، در چنین وضعیتى بر والدین بصیر و آگاه‏است که زمینه پرسشگرى را براى فرزندانشان فراهم کنند و پاى‏صحبتهاى آنان بنشینند و با صبر و حوصله به پرسشهاى آنان پاسخ‏مناسب دهند و ابهامات را مرتفع سازند. حادثه کربلا، که موقعیت‏جدیدى در زندگى امام حسین(ع) محسوب مى‏شد، پرسشهایى را در ذهن‏فرزندان و دیگر همراهان حضرت ایجاد کرد و ذهن کنجکاو آنان رابه پرسشگرى وا داشت. حسین بن على(ع)با درک موقعیت آنها، به‏سئوالاتشان پاسخهاى مناسب و در خور شاءنشان مى‏داد. به دو نمونه‏از پاسخگویى حضرت اشاره مى‏کنیم:

1 هنگامى که حضرت به همراه اصحابش، هنگام ظهر در ثعلبیه‏فرود آمد، خواب کوتاهى بر آن حضرت مستولى شد. پس از اندکى حضرت‏با چشم گریان از خواب بیدار شد. فرزندش «على‏» که متوجه این‏صحنه بود، پرسید: اى پدر! چرا گریه مى‏کنى؟ خداوند چشم تو رانگریاند.

حضرت فرمود: «فرزندم این لحظه، وقتى است که رویا در آن دروغ‏نمى‏باشد. من در خواب سواره‏اى را دیدم که کنارم ایستاد و گفت:

«اى حسین شما به سرعت‏حرکت مى‏کنید و مرگ به سرعت‏شما را به‏بهشت مى‏رساند و آگاهى یافتم که مرگ ما فرا رسیده است

على‏پرسید: اى پدر! آیا ما بر حق نیستیم؟

فرمود: «فرزندم به خداوندى که همه بندگان به سوى او برمى‏گردند، ما بر حق هستیم‏»على عرض کرد: در این صورت ترسى از مرگ نداریم.

امام فرمود: خداوند بهترین پاداش پدر به فرزند را به تو عطافرماید

2- بعد از آنکه حضرت، در شب عاشورا، حوادث روز عاشورا وشهادت یاران را ترسیم کرد، قاسم بن حسن(ع)در باره شهادت خودپرسید. امام(ع)به او مهربانى کرد و پرسید:

فرزندم مرگ نزد تو چگونه است؟

پاسخ داد: عمو(جان)مرگ نزد من از عسل شیرین‏تر است.

حضرت بعد از آنکه ظرفیت و توان درک قاسم را نمایان ساخت وپاسخ زیباى او را شنید، فرمود: عمویت‏به فدایت گردد! به خداقسم! تو از کسانى هستى که بعد از آزمایش بزرگ به همراه من شهیدمى‏شوند.

 

نقش آزادى و انتخاب در تربیت فرزندان

خداوند انسان را آزاد آفرید و قدرت اراده و انتخاب به اوبخشید تا پرتو آن از میان راههاى مختلف مسیر صحیح را برگزیند.

آنچه انسان در پرتو شناخت و بدون اکراه و اجبار برگزید، در راه‏تحقق و دستیابى به آن تا پاى جان مى‏ایستد، عنصر آزادى به جا وانتخاب درست در تربیت، عنصرى گرانبها و کار آمد است، در تربیت‏فرزندان اجبار ثمرى نمى‏بخشد، والدین و مربیان باید چنان زمینه‏را آماده کنند که فرزندان خود راه صحیح را بر گزینند تا برآنچه به حق برگزیده‏اند، پایبند و استوار باشند، از جلوه‏هاى‏تربیتى حادثه عاشورا، صحنه آزادى و انتخاب راه بود. امام‏حسین(ع)با اینکه در کربلا به شدت نیازمند داشتن یاور بودند، باکمال صداقت و راستى فرزندان و دیگر یاوران خود را در ادامه‏مسیر آزاد مى‏گذارد و با اینکه بر فرزندان خود حق بزرگ دارد اماهیچگاه راه مبارزه و همراهى خود را بر آنان تحمیل نمى‏کند و ازاینروست که مى‏بینیم آنان نیز که آگاهانه همراهى پدر و امام‏خویش را برگزیدند در راهش تا آخرین نفس ایستاده و جان خویش رافداى راهش نموده‏اند. ابى حمزه‏ثمالى از على‏بن الحسین(ع) نقل‏مى‏کند که در شب عاشورا پدرم اهل و فرزندان خود و اصحاب را جمع‏نمودند و خطاب به آنان فرمود: «اى اهل و فرزندان و اى شیعیان‏من، از فرصت‏شب استفاده کنید و جانهاى خود را نجات دهید... شمادر بیعتى که با من بسته‏اید آزاد هستید. ...»

نیز آن حضرت هنگامى که عبدالله فرزند مسلم نزد ایشان آمد واجازه میدان طلبید فرمود: «شما در بیعت‏با من آزاد هستى،شهادت پدرت کافى است. تو دست مادرت را بگیر و از این معرکه‏خارج شو» عبد الله عرض کرد: «بخدا سوگند من از کسانى نیستم‏که دنیا را بر آخرت مقدم دارم

 
بهزاد حسینی

نظرات  (۱)

۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۴۳ کانون فرهنگی هنری ولایت شهرستان دلیجان
خسته نباشید.سایت عالی دارید.
خوشحال می شوم از سایت ما بازدید کنید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی